چرا اشتباه میکنیم ؟ و چرا آن را تکرار میکنیم ؟

آیا اساسا چیزی به نام اشتباه وجود دارد ؟

خیلی برایمان پیش آمده که از کار کرده خود پشیمان شویم و آن را اشتباه بپنداریم حتی اگر در دیروز اتفاق افتاده باشد . این چه عاملی است که حتی اگر تا لحظه مرگ هم پیش برویم اعتقاد داریم بعضی کارهایمان اشتباه بوده . انگار هیچ موقع بزرگ نمیشویم

واقعیت این است که ما در هر لحظه از زندگی مان بزرگ تر از لحظه قبل هستیم (البته به شرطها و شروطها) و همین مهم ترین علت است که به زعم خود اشتباه میکنیم .

حتی اگر هر لحظه بزرگ تر نشویم حداقل تجربه بیشتری کسب کرده ایم و همین کسب تجربه خودش باعث آگاهی بیشتر میشود

پس ما نمیتوانیم اشتباه نکنیم

اما نکته مهم این جا است .

چرا اشتباهات خود را تکرار میکنیم ؟

نقطه دردآور ماجرا همین است . بارها شده به خود قول داده این دیگر خطا مهلک را در زندگی خود تکرار نکنیم لیکن باز هم همان آش و همان کاسه

باید این موضوع را موشکافانه تر بررسی کنیم

 

چهار عامل موثر در بروز رفتار (اشتباه )

 

عامل احساس

ما با احساس خود اشتباه میکنیم و با منطق خود نکوهش میکنیم . و این دور باطل همیشه تکرار میشود . واقعیت این است که انسان بسیار تحت تاثیر احساسات است . احساس هم منطق حالی اش نمیشود . البته این اصلا باعث این نمیشود که احساسات خود را نکوهش کنیم تنها باید درک کنیم در تصمیمات ما احساس نقش اساسی را ایفا میکند

 

عامل هیجان

هیجان و احساس به دنباله هم می آیند با تفاوت های اندک . هیجانات ما در هر لحظه میتواند تاثیر عمیقی بر تصمیم ها ما بگذارد . خصوصا اینکه بعضی از هیجانات تقریبا غیر قابل کنترل کامل هستند و فقط میتوان آن ها را مدریت کرد  

 

عامل منطقی

منطق هم در این میان زخمه ای میزند اما معمولا نادیده گرفته میشود . دلیل علمی هم دارد !

گویا ذهن ما اینگونه برنامه ریزی شده است . بقا برایش ارجعیت دارد . که البته در جستار های دیگر کم و بیش به آن پرداخته ام .

منطق بنابر هر فرد با میزان متفاوتی در تصمیم های ما ایفا نقش میکند . بستگی دارد شوپنهاور باشی یا کیم کارداشیان

 

عامل های پیش زمینه ای

یه گمان من مهم ترین عامل است . احساس را میشود لگام زد . هیجان را میتواند زین کرد . منطق را میتوان بر مسند نشاند .  اما عامل های پیش زمینه ای را خیلی کاری از دست ما بر نمی آید

نام های گوناگونی میتوان بر آن گذاشت طرحواره / ناخودآگاه / سویه / سوگیری یا هر چیز دیگر

ما از طرحواره استفاده میکنیم . طرحواره های ذهنی میتواند ما را بدون اینکه بفهمیم به سمتی خاص هدایت کنند

عامل بسیاری دیگری در یک رفتار انسان تاثیر میگذارد اما این چهارمورد ذکر شده از مهم ترین آن ها است .

پس حالا درک میکنیم که در هر ثانیه با هزاران عامل تغییر کننده چقدر احتمال دارد به اصطلاح اشتباه کنیم و در لحظه ای بعد از آن پشیمان شویم

 

درس گرفتن از اشتباه یک کلیشه

اینکه بگوییم من از این اشتباه درس گرفتم و دیگر آن را تکرار نمیکنم مانند این است که بگوییم من دیگر راه نمیروم . همینقدر واضح

چرآ؟

چون شما زمانه که یک اشتباه را انجام می دهید چهار عامل با میزان های متفاوتی در آن لحظه شکل گرفته اند . لحظه ای در عمر شما منحصر به فرد است . شما نمیتوانید از یک لحظه یگانه عمر خود برای لحظات یگانه دیگر درس بگیرید.

 

پس فهمیدیم انسان هر لحظه تحول میابد و این روند تا آخرین لحظه عمر ادامه دارد

اما آیا از تکرار اشتباهات و ضربه زدن مداوم به خودمان میتوانیم جلوگیری کنیم ؟

بله

آدمی که طرحواره ایثارگری دارد میتوان در طول عمر خود ضربه بخورد اما چگونه میتوان از یک حالت روانی براعت جست

در درجه اول برای درمان صحیح آن باید به روانشناس مراجعه کنیم تا در طی روند درمانی خود را درک و اصلاح کنم

 

در این میان خودمان هم کار هایی از دستمان بر می آید

 

وقتی خودنظارتی نداریم همیشه اول از خودمان ضربه میخوریم

باید یادبگریم در تمام زمان ها خودمان را از بیرون نگاه کنیم و درباره تصمیم ها و رفتار های خودمان قضاوت کنیم . به این فرایند فرایند خود مراقبتی هم میگویند

وقتی در هر ثانیه خود را از جانب بیرون مورد بررسی قرار می دهیم احتمال خطا کاهش می یابد

زیرا حالا داریم از احساس / هیجان و طرح واره جدا میشویم و با منطق اعمال خود را می نگریم

 

 

 

بپذیریم شاید در آن زمان کار درستی بوده

نباید خود را برای کرده های گذشته سرزنش کنیم . زیرا شاید در آن زمان بهترین کاری بوده که میتوانستیم انجام دهمی یا حداقل درک کنیم احساساتمان چقدر در انجام آن عمل تاثیر داشته است

 

همه جوانب تصمیم را در نظر بگیریم

اگر احساسات در وجود ما غلیان دارد در همان لحظه نفسی عمیق بکشیم و از خود سوال کنیم

آیا بعدا پشیمان خواهم شد ؟ آیا این تصمیم من عقلانی است ؟ آیا کار درستی میکنم ؟

و بعد از سعی برای جواب دادن بدون سوگیری به این سوالات تصمیم بگیریم   

 

مهم ترین چیز هایی که ما را به رفتار اشتباه سوق میدهد

باید در نظر داشته باشیم دقیقا چه چیز هایی اتفاق می افتد و ما دچار اشتباه میشویم

بدانیم اگر فلان موارد پیش بیاید من از حالت منطقی خود بی خود میشوم

و در درجه اول سعی کنیم از آن ها دوری کنیم و در درجه بعدی اگر اتفاق افتاد به روند آن ها آگاه باشیم  

 

بنابراین چیزی که میتواند ما از حالت پشیمانی جدا کند عقل منطقی است . اما نیاز نیست تمام احساسات زیبا درون خود را بکشیم تا منطقی فکر کنیم (البته همین که آن ها ما را نمیکشند جای شکر دارد )

باید ذهن آگاه باشیم . باید به فرایند های عقلی خود نظاره کنیم . مانند یک مدیر فقط به این جریان نگاه کنیم و بدانیم چه اتفاقی دارد در روان ما می افتد

همین باعث میشود خود را و تصمیمات خود را درک کنیم و در صورت نیاز آن ها را اصلاح کنیم

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
اسکرول به بالا