خنده ، دوا یا زهر

خنده دوا یا زهر

یک تیپ شخصیتی در جامعه وجود دارد به نام سخت خندان (خودم نامگذاری کرده ام )

این شخصیت ها بسیار کم میخندند یا حتی لبخند نمیزنند  به طوری که اطرافیان آن ها شاید لب خندشان را به ندرت ببیند

احتمالا شما هم با این افراد روبرو شده اید . آنها آدم های عبوث خشمگین یا حتی بی احساسی نیستند . فقط خنده در وجود آن ها کم یاب است . من به شخصه این تیپ شخصیت را دوست دارم چون معمولا انسان های عمیق و دلپسندی هستند

این بهانه ای شد تا بیشتر در مورد خنده تعمق کنم

بسیاری از فلاسفه / ادیان / مکاتب و … درباره خنده و تاثیرآن صحبت کرده اند . بسیاری هم حتی آن را داخل آدم حساب نکرده اند و صحبتی درباره آن نکرده اند .

کسانی بوده اند که خنده را مذبوح به دور از شان انسان خردمند میدانند چون میتواند تعقل انسان را برای دمی از بین ببرد

بعضی کاربرد خنده را محدود کرده اند و حصاری برای کاربرد آن کشیده اند

و عده ای حتی آن را ارزشمد شمرده اند و حاصل درک کامل هستی دانسته اند

حالا در میان این همه ادعا خنده در زمانه ما چه کاربردی می تواند داشته باشد

 

عموما خنده را حالتی میدانند که ذهن و بدن با هم اتحاد دارند و خرد و عقل را به درجه پایینی میبرند

گاهی ذهن ما از بیش از حدی احساسات منفی میخنند تا خودش را  آزاد کند

لحظه خنده نوعی بی عاری به انسان دست می دهد که عقل گویی خاموش میشود (البته در بخشی از خنده ها )

خنده برای ذهن مانند میخانه است

مانند هر مسئله ای که با هم صحبت کرده ایم باید بگویم خنده موضوعی مطلق خوب یا بد نیست بلکه میتوان بر اساس معیار های مختلف روی آن ارزش گذاری کرد

 

برای ارزش گذاری خنده باید به چند سوال پاسخ بدهیم

چه کسی میخندد؟

به چه چیزی میخندد ؟

چرا میخندد؟

چه زمانی میخندد ؟

به چه اندازه می خندد ؟

 

ممکن است با خود بگویید ای آقا برای همین مسئله کوچک این همه آسمان و ریسمان ببافیم ؟

ما در اینجا هر مسئله از زندگی انسان را به صوت بنیادی و ارزشمند بررسی میکنیم .

خلاصه گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

 

جواب به سوال اول (چه کسی میخندد؟)

گاهی یک انسان عیاش و لوده از سر بی بندو باری قهقه میزند

گاهی خردمند عالمی از سر علم لدنی لبخندی میزند

این ها متفاوت است

در نظر گرفتن اینکه چه کسی دارد میخنند میتواند مارا به جواب های بسیاری برساند

 

جواب به سوال دوم (به چه چیزی میخندد؟)

خنده هایی که برای تمسخر به کار میروند اغلب فرح بخش نیستند بلکه بروز هیجاناتی درونی مثل حسادت و حقارت درونی هستند

خنده گاهی به پوچی هستی است . که به همان اندازه معنا اهمیت دارد

باید مسئله مورد خنده بررسی شود

 

جواب به سوال سوم (چرا میخندد؟)

مهم ترین و ارزشمند ترین سوال

البته که ما نمیتوانیم نیت و قصد درونی فرد را از خنده متوجه شویم. اما اگر تا حدی بتوانیم به جواب این سوال پی ببریم تقریبا همه چیز برایمان روشن میشود

 

جواب به سوال چهارم (چه زمانی میخندد؟)

شما هم زمان را در نظر بگیرید هم مکان را

مثلا برای خنده شیرین کودک نیاز به فلسفه بافی نیست

یا اینکه طرف در مجلس عزا شروع به خنده میکند (که البته میتواند نشان یک رفتار هیجانی در برابر میزان بیش از حد سوگ باشد )

 

حواب به سوال پنچم (به چه اندازه می خندد ؟ )

به طور مثال معمولا خنده بیش از حد در بعضی از مکاتب مذموم واقع شده است و پیروان خود را از آن نهی میکننند

 

خنده در زمانه ما

 

حتما در مورد فواید خنده در پژوهش های علمی جدید شنیده اید . درباره اینکه چقدر خنده در کاهش استرس و بالا بردن توان جسمانی انسان موثر است و هزار و یک تاثیر دیگر

 

این مسائل درست است اما یک چیز را باید توضیح دهم

جهان ما جهان عجیبی است . باید هر مسئله آن را نسبت به شخص و زمانه تفسیر کنیم

جهان جهان سطحی نگری است امادر عین حال پر از دغدغه و گرفتاری ذهنی . درمیان این همه شاید تنها خنده باشد که ما را دمی از این دغدغه ها رها کند و به آرامش برساند

در جوامع ما خردمندی که خنده برای او کسر شان باشد کم است . ما اکثرا مردمانی عادی هستیم که مسائل مشترکی داریم

از دوستی مطلبی به یادگار دارم

میگفت بگذار خنده و لبخند جزوی از جعبه ابزار زندگی تو باشد . حتی در شرایطی که لبخند میتواند مزحک باشد سعی کن این کار را انجام دهی حتی اگر سخت است

ماشینت را جایی پارک کردی و کسی دقیقا روبرو شما پارک میکند و میرود شما هم کار واجب دارید و دیرتان شده . وقتی آن فرد می اید میتوانید سر او داد و بیداد کنید و حال خودتان را خراب کنید در عوض میتوانید به اتفاق غیر قابل بیش بینی زندگی لبخند بزنید از کنارشان با آرامش بگذرید

خندیدن به زندگی و اتفاق های آن میتواند راه گشا باشد . باعث  میشود زندگی و اتفاقات غیر قابل پیش بینی آن را اینقدر جدی نگیریم و با آرامش از کنار آنها رد بشویم

درست است . خنده حالتی بسیار عجیب در انسان است زمانی از زندگی که شاید فقط در حالت خلسه آن را تجربه کنید . یعنی تا حد زیادی شما را از جهان جدا میکند

بنابراین خنده در جهان مدرن ما و زندگی روزمره خیلی مهم است .چون کاربرد درمانی دارد

اما آیا مدام بخندیم ؟

خیر . در آن صورت میشویم دلقک

ما باید دغدغه مند باشیم . دغدغه مندی مساوی است با خرد و فکر . خرد و فکر هم در تضاد با خنده است

پس باید جایگاه و میزان آن را تشخیص دهیم

در اجتماع خوش رو باشیم . مشکلات روزمره را جدی نگیرم و لبخند بزنیم . اما وقتی حرف از مسائل بنیادی و پراهمیت و عمقی به میان می آید دیگر جایی برای خنده نیست

در کل باید سعی کنیم افسار زندگی در دستان ما باشد

اما من به شخصه فکر میکنم خندیدن هم میتواند خردمندانه باشد که حقیقتا جایگاه والایی دارد . شما وقتی این عظمت هستی و کوچکی ما انسان ها را در نظر بگیرید لب خندی از سر آرامش یا تمسخر آگانه نسبت به این جهان میزنید این یعنی لبخند خردمندانه

در حالت متعادل باید سعی کنیم به موقع نارحت باشیم . به جا بخندیم . دغدغه مند باشیم . از تفکر دور نشویم و هر چیز را در جا و زمان خود انجام دهیم

 

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x
اسکرول به بالا